|
یک غزل زیبا در وصف گرانی مرغ :
مرغ ،آهنگ جدایی ساز کرد
ناگهان از سفره ام پرواز کرد
از فراقش قلب بشقابم شکست
قاشق و چنگال من در غم نشست
دید او فیش حقوقم را مگر؟
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
مرغکم رفتی تو از پیشم چرا
کردی از پیش خودت کیشم چرا
من به تو خیلی ارادت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
خاطراتت مانده در کنج اجاق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق
ران و بال و سینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
با سس قرمز چه زیبا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی
ای فدای ژامبون رنگین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
ناز کم کن پیش ماها هم بیا
لطف کن ،یک شام، اینجا هم بیا
دستمان از گوشت دور است ای نگار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
زندگی بی تو جهنم می شود
سکته ،اسبابش فراهم می شود
ای فدای قُد قُدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
بی تو باور کن که مردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است
از خر شیطان بیا پایین عزیز
عشوه کم کن ،زهر در جامم مریز
تازگی از دیگران دل می بری
هرکه بامش بیش ،با او می پری
در نبودِ هیکل زیبای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
پس چه شد آن بال های خوشگلت
لک زده است این دل برای شنسلت
ذهن یخچالم پُر است از یاد تو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
تخم خود را لا اقل از ما نگیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر
نظرات شما عزیزان:
علی حاج قاسم 
ساعت18:03---20 مرداد 1391
حامدو خدا کو بو چات مس خوت دنگ در نبین
او دورای که تو بوچ دار وای مرغ هم دیگه نی بجاش باید شالو وکرونگ بخوریم
حامد خلیلی
ساعت15:26---12 مرداد 1391
عامرنژاد
ساعت3:13---12 مرداد 1391
a.d
ساعت0:07---6 مرداد 1391
همش تقصیر خومونن...
اونور دنیا سی تکلونوژی و فناوری علم صف بستن، اینجا چه... سی کوممون
آمو والله اگه مرغ نخوریم سالم تریم
اگر بدونین تو نمایشگاه ضیافت بوشهر چه هوی کمکی بی..
علی محمدی
ساعت5:04---3 مرداد 1391
هی هی . دست ری دلمو منیس . مرخ میشان یه کاریش کنی جاش بلا و متو بخوری. جیزای دیگه چه کنیما.
آرزو
ساعت4:23---2 مرداد 1391
حامد خلیلی
ساعت11:09---1 مرداد 1391
البته داخل ولات یکی هسن بنام مهدی مرغ که خیلی روزگار خهشی شن
حامد خلیلی
ساعت11:01---1 مرداد 1391
خیلی شعرقشنگی بی میگم خوب بی چندتامرغ خریموا شایدسالی مای بوا وادیم سی بوچامو بگیم مرغ که میگن اینه.gif)
ali khalili.152
ساعت8:37---1 مرداد 1391
|
منوي اصلي
نويسنده: 
